بابک خرم دين بزرگ مرد اصيل ايراني ، شيرمردي که 22 سال در برابر تجاوز ننگين اعراب به خاک ميهن، مردانه مقاومت وايستادگي کرد و در نهايت با غدعه و نيرنگ از پا در آمد. او راه ابومسلم را پيمود و انديشه هاي مزدک را در سر داشت، بابک ادامه دهنده قيام خرمدينان اصفهان بود که در سر سوداي عظمت دوباره ايران را داشت ، با کشته شدن او پيروانش در سراسر ايران به مبارزه با سلطه اعراب ميجنگدند،افسوس که قيامش به انجام نرسيد.بابک متعلق به همه ايرانيان است،
هيچ گروهي نميتواند اورا منتسب بخود نمايد
، به بهانه سالگرد تولد او، در قلعه بابک در کليبر هرساله مراسمي برپا ميگردد که در اين ميان عناصر نژادپرست از اين مراسم سوء استفاده کرده و با انتساب او به قومي خاص درصدد تحريک و به آشوب کشاندن اين مراسم هستند و حکومت هم بدنبال بهانه براي تعطيل کردن مراسم، حال آنکه دراين مراسم از سراسرايران حضور دارند و نمي توان مدعي شد که گروهي خاص در آن شرکت داشته اند.آري بابک خرمدين متعلق به تمامي ايرانيان است. يادش گرامي
روز بابك خرمدين چه روزي است ؟
روز بابک، از اين حيث يک روز استثنايي و غنيمتي پربهاست و بر عهده ماست که از آن ساده و بي تفاوت نگذريم. عناد مطبوعات و رسانه هاي غير ترک زبان با گراميداشت اين روز ملي و در مواردي حتي انکار آن بسيار کودکانه و غيرمنصفانه و در مواردي پرسش برانگيز است . از برابر چنين عظمتي که توانسته ده ها هزار انسان را ساده و بي پيرايه بدون هيچگونه برنامه حزبي و يا تشکيلاتي منسجم در اطراف خود جمع سازد و بر خلاف عادت وعرف جاري هميشگي ما ايرانيان روشي جديد را پيش روي ما بگذارد بسيار ميمون و مبارک است . اين روز بر خلاف تصور برخي از دوستان کم لطف هيچ بديل و رقيبي براي سالگرد 18 تير نبوده و هيچ ميداني براي هدفهاي زياده خواهانه گروهي نمي تواند باشد ، بلکه با توجه به سابقه تاريخي و هويت خواهانه آن مي تواند تبلور يک حرکت اجتماعي بزرگ براي همه اقشار و گروه ها با انديشه ها و نگرش هاي گوناگون باشد . اين روز ظرفيت احتمالي اين را دارد که به يک سنگ عيار با ارزش اعتراض عمومي يا به عبارتي به يک روز ملي براي همه ي ايرانيان تبديل شود. به اين دليل که :
ـ 1- بابک خرمدين سمبل و عين مبارزه بر عليه نظام فکري و اجتماعي و حکومتي اي مي باشد که امروز هر يک از ما سالها و قرنهاست که از هم قماشان آنها به ستوه آمده ايم. به عبارتي مبارزه او عليه حاکمان با ايدئولوژي اسلامي زمانه خويش چنان عيان و آشکار است که گرامي داشت آن ميتواند به تنهايي حاوي پيام و اعتراضي صريح و روشن باشد
.
ـ2- اولين بار است که مردم ما بطور رسمي ياد مي گيرند و تمرين مي کنند که به جاي پناه بردن به تکيه ها ، امامزاده ها ، مساجد و منبرها و به جاي نذر و نياز و دعا و صدقه و خيرات و يا اينکه منتظر کسي باشند که براي نجات آنها بيايد ، به دامن کوه و طبيعت پناه برده و فرياد را فرياد ميزنند. اين مي تواند آغازگر يک جنبش ضدخرافه ي مهمي نيز بشمار آيد که منزلت آن از بار سياسي اش به مراتب بيشتر باشد .
ـ3- اين مهم مي تواند همچنين به يک رسم پسنديده و مثبت تبديل گردد که براي اولين بار مردمي به جاي ذکر مصيبت و مرثيه خواني يا سينه زني براي شخصيت هاي مذهبي وارداتي گاها جعلي ، پيشقراول شده است که برسم عاشق ها و اوزان هاي فولکوريک خود با ساز و آواز و موسيقي و هنر شخصيت بزرگ و اصيل خود را ارج نهد
هيچ گروهي نميتواند اورا منتسب بخود نمايد
، به بهانه سالگرد تولد او، در قلعه بابک در کليبر هرساله مراسمي برپا ميگردد که در اين ميان عناصر نژادپرست از اين مراسم سوء استفاده کرده و با انتساب او به قومي خاص درصدد تحريک و به آشوب کشاندن اين مراسم هستند و حکومت هم بدنبال بهانه براي تعطيل کردن مراسم، حال آنکه دراين مراسم از سراسرايران حضور دارند و نمي توان مدعي شد که گروهي خاص در آن شرکت داشته اند.آري بابک خرمدين متعلق به تمامي ايرانيان است. يادش گرامي
روز بابك خرمدين چه روزي است ؟
روز بابک، از اين حيث يک روز استثنايي و غنيمتي پربهاست و بر عهده ماست که از آن ساده و بي تفاوت نگذريم. عناد مطبوعات و رسانه هاي غير ترک زبان با گراميداشت اين روز ملي و در مواردي حتي انکار آن بسيار کودکانه و غيرمنصفانه و در مواردي پرسش برانگيز است . از برابر چنين عظمتي که توانسته ده ها هزار انسان را ساده و بي پيرايه بدون هيچگونه برنامه حزبي و يا تشکيلاتي منسجم در اطراف خود جمع سازد و بر خلاف عادت وعرف جاري هميشگي ما ايرانيان روشي جديد را پيش روي ما بگذارد بسيار ميمون و مبارک است . اين روز بر خلاف تصور برخي از دوستان کم لطف هيچ بديل و رقيبي براي سالگرد 18 تير نبوده و هيچ ميداني براي هدفهاي زياده خواهانه گروهي نمي تواند باشد ، بلکه با توجه به سابقه تاريخي و هويت خواهانه آن مي تواند تبلور يک حرکت اجتماعي بزرگ براي همه اقشار و گروه ها با انديشه ها و نگرش هاي گوناگون باشد . اين روز ظرفيت احتمالي اين را دارد که به يک سنگ عيار با ارزش اعتراض عمومي يا به عبارتي به يک روز ملي براي همه ي ايرانيان تبديل شود. به اين دليل که :
ـ 1- بابک خرمدين سمبل و عين مبارزه بر عليه نظام فکري و اجتماعي و حکومتي اي مي باشد که امروز هر يک از ما سالها و قرنهاست که از هم قماشان آنها به ستوه آمده ايم. به عبارتي مبارزه او عليه حاکمان با ايدئولوژي اسلامي زمانه خويش چنان عيان و آشکار است که گرامي داشت آن ميتواند به تنهايي حاوي پيام و اعتراضي صريح و روشن باشد
.
ـ2- اولين بار است که مردم ما بطور رسمي ياد مي گيرند و تمرين مي کنند که به جاي پناه بردن به تکيه ها ، امامزاده ها ، مساجد و منبرها و به جاي نذر و نياز و دعا و صدقه و خيرات و يا اينکه منتظر کسي باشند که براي نجات آنها بيايد ، به دامن کوه و طبيعت پناه برده و فرياد را فرياد ميزنند. اين مي تواند آغازگر يک جنبش ضدخرافه ي مهمي نيز بشمار آيد که منزلت آن از بار سياسي اش به مراتب بيشتر باشد .
ـ3- اين مهم مي تواند همچنين به يک رسم پسنديده و مثبت تبديل گردد که براي اولين بار مردمي به جاي ذکر مصيبت و مرثيه خواني يا سينه زني براي شخصيت هاي مذهبي وارداتي گاها جعلي ، پيشقراول شده است که برسم عاشق ها و اوزان هاي فولکوريک خود با ساز و آواز و موسيقي و هنر شخصيت بزرگ و اصيل خود را ارج نهد
11 نظرات:
long live southern Azerbaijan. Babek Khorremdin it was ,Turkish Azeri from south Azerbaijan from Iran. for this we saying Down with persian facist.
اشاره نکرده اید که بابک چگونه کشته شد : امیدوارم به همان دلیلی نباشد که از انتساب بابک به "یک قوم و گروه خاص" شکایت داشتید
خیدر پسر کاووس شاهزاده اشروسنه، از شخصیتهای نامدار تاریخ ایران است که در قرون اولیه پس از تسلط اعراب بر ایران می زیسته. افشین عنوان عمومی شاهان منطقه در آن زمان بوده است. اَفشین یکی از سرداران ایرانی در دربار المعتصم بالله خلیفه عباسی بود. او در جنگ میان بابک خرمدین و خلیفه عرب، از جانب خلیفه مامور دستگیری بابک شد و او را دستگیر کرد و به خلیفه تحویل داد. چند سال بعد افشین نیز از آنجایی که به دنبال بیرون راندن اعراب از ایران بود و در این مورد توطئه میکرد، مغضوب خلیفه عباسی شد و به دستور او اعدام گردید.[۱]
افشین نام گروهی از پادشاهان فرارود نیز بوده است.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%81%D8%B4%DB%8C%D9%86
بسوزید بسوزید در این افکار بسوزید چرا نمیتوانید بدون وابسته کردن خودتان به آذربایجان حرکتی انجام دهید به بهانه های مختلف خود را به آذربایجان میچسبانید فرض کنیم حرف شما درست در میدان آزادی یک بزرگداشت برای بابک بگیرید ببینیم چند نفر از پارس ها آنجا جمع خواهند شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در زمان بابک آدرپادگان ترک نبود و به زبان پهلوی سخن میگفتن، و بابک بدست ترکان مزدور اعراب که برای سرکوب شورشها مردم ایران وارد کرده بودند کشته شد
بابک خرمدین
این پیکره منسوب به بابک خرمدین قهرمان دیر پای ایرانزمین است که بیش از بیست سال سپاهیان خلفای عباسی و بویژه مامون و معتصم را شکست داد و آذربایجان را به دژی در برابر انان بدل نمود.بابک خرمدین بیشک جایگاه استواری در میان قهرمانان ایرانزمین دارد.بابک و پیروان سرخ جامه او از آذربایجان برخاستند و قلعه بذ در کلیبر دژ پایگاهی آنان بود. هفته نخست ژانویه روز شهادت بابک بدستور معتصم خلیفه عباسی است. پس از مامون معتصم به کرسی خلافت نشست و بر اساس اسناد تاریخی میدانیم که مادر معتصم ترک بود و در زمان او عنصر ترکی در دربار خلفای عباسی جایگزین ایرانیان و اعراب شد و زیاده طلبی های سرداران ترک معتصم بجایی رسید که مجبور شد پایتخت را به سامرا انتقال دهد. بابک با خدعه افشین دستگیر شد و سپاهی که در برابر او صف آراست بیشتر از سرداران ترک دستگاه معتصم بودند که زمانهٔ سروری آنها بود. اینک افسوس آنکه پانترکیسم بر آن است تا بر شواهد معتبر تاریخی چشم فرو بندد و بابک را به نماد خویش بدل سازد!! حکایت زندگانی و رزم بابک بطور مفصل و با جزییات در کتب معتبری چون الفهرست ابن ندیم، تاریخ مقدسی، جوامع الحکایات عوفی، تاریخ گزیده حمد الله مستوفی، تاریخ و مقدمه ابن خلون، کتاب الانساب سمعانی، مختصر الول ابن عبری، سیاستنامه خواجه نظام الملک و بویژه کتاب مستند اخبار الطوال ابوحنیفه دینوری که در زمان معتصم میزیست امده و در هیچ کدام کوچکترین اشاره ای بر ترک بودن و یا ترک تبار بودن بابک خرمدین نیست! در همین متون بارها به ترک بودن سپاهیان مقابله کننده با بابک و رجحان عنصر ترک بر علیه او اشاره ها رفته است. حال چه شده است که جاعلان تاریخ دست به کار شده اند و بر ترک بودن قهرمانی پافشاری میکنند که با خدعه خلیفه ای به شهادت رسید که ترکان همه کاره بارگاهش بودند و مادرش کنیزی ترک بود! میدانیم که این جعل تاریخ بر اساس پیشنهاد محمد تقی زهتابی پیگیری شد که بر ترک بودن بابک پافشاری میکرد. پیشتر پانترکیسم نیز مدعی چنین استدلالهای بی ریشه ای بوده است. نام و یاد بابک خرمدین و شهادتش در راه ایران خجسته باد…
http://unitediranzamin.wordpress.com/?s=%D8%A8%D8%A7%D8%A8%DA%A9
شما هم همون حرفهای سرکرده هاتون رو می زنید. در همین خیالهای خام بمانید. بای بک مال شما، افشین مال شما- وقتی افشین اومد به جنگ بای بک ایرانی فارس بود ولی وقتی خلیفه میاد به جنگ بای بک از تورکها علیه بای بک استفاده می کنه. اصلا خودتون می دونید چی می گید.
کل تاریخ دانان دنیا دروغ میگن. شما از دنیا بی خبرها و فاشیست کوچولوها درست میگید. به همین خیال باشید تا صبح امیدتان بدمد.
در حماقت برادران ترک همین بس که ترکان قرن چهارمو پنجم وارد ایران شدند و داستان بابک مربوط به دو قرن قبل از آن است . حالا چطور در قرن دوم هجری ترکی خواهان بازگشت عظمت و شکوه ایران باستان و بازگشت به دوران ایران پیش از اسلام بوده و حتی لشگریانی داشته و با افشین و مازیار هم پیمان بوده فکرکنم کل ترکان باید عقل خود را سرهم کنند و جهت نادید گرفتن جانفشانی های سردار ملی و سالار ملی افسانه های دیگری سرهم کنند .
دوستان به جای این مباحث کودکانه درباره نژاد و زبان بهتر نیست به فکراتحاد باشیم!به عنوان یه فارس زبان میگم،ایران متعلق به همه ماست!آذری،ترک،فارس،کرد،خوز،بلوچ،لر وگیلکی!به یاد بیاریم روزی که ایران ما تا مرزهای رود دانوب و مصر هند رو زیر فرمانروایی خودش داشت!بابک قبل از اینکه ترک باشه یا فارس یه ایرانیه!افتخار این مملکت و همه ملت!هیچ ایرانی با تحصیل هموطنان ما به زبان مادری مشکلی نداره و این فقط حکومته که میخواد با تفرقه اندازی حکومت کنه!تابحال به وضعیت فجیع پاکستان بعدازجدایی از هندتوجه کردین؟تا بحال به باکو سفر کردین و با مردمش همصحبت شدین؟من اینکارو کردم!باورکنید اونا وضعیتشون ازما خیلی بدتره!اکثرا خواهان ایرانی بودن هستن وفقط منتظرتغییرات دموکراتیک توی ایران هستند!ما همه ایرانی هستیم!این کافیه واسه ما تا تاریخ خودمون رو به رخ دنیا بکشیم!ویادمون نره اختلافات قومی ونژادی درهمه جاهست،پس نباید این اختلاف به اختلاف سیاسی تبدیل بشه!یه قول یکی ازدوستای آذریمون:آذربایجان اینقدر غنی و با اهمیت هست که هرکشوری می خواد اون رو به سمت خودش بکشه!امامام میهن آذربایجان ایرانه!یادمون نره ما به دنبال دموکراسی هستیم و دموکراسی یعنی خردجمعی و اجتماع اضداد در کنار هم!زنده باد کشورم ایران،یاشاسین آذربایجان!
در جواب هموطنن با نام مستعار شاندل باید گفت که اگر بابک به دست افشین سردار ایرانی کشته شده باشد این مسئله با این حقیقت که آرش ایرانی و ادامه دهنده قیام خرمدینان اصفهان بوده، منافاتی ندارد بارها در طول تاریخ دیده شده و حتی در زمان حال نیز دیده می شود که افراد هم وطن حتی افراد یک خانواده علیه هم توطئه می کنند و مقابل هم می ایستند.
واما جای تاسف وبسی هزاران افسوس است که در دورانی که کج اندیشان اجنبی پروربر بر اریکه قدرت وطن خانه کرده و عظمت ایران را در سایه ی حماقت، جهل و ظلم خویش بر باد داده اند ما به بحث های سخیف قومی پرداخته و با داعیه ظلم ستیزی و بی خبر از جهل و تعصب و قومیت گرایی نا بجای خویش نازک تن وطنمان را با دندان خویش تکه تکه می کنیم غافل از اینکه شکوه و عظمت ایران کهن و فرزندان عزیزش از ترک(نه که آذری چون با کمی مطالعه در تاریخ به وضوح در خواهیم یافت که هم وطنان آذری ما جز قرابت زبانی ریشه اجدادی مشترکی با تر کان ندارند)،کرد ، بلوچ، فارس، ارمنی و..........جز در سایه کنار هم بودن و برادری و برابری حاصل نمی شود و پاره های یک تن جز با هم و در کالبدی واحد حیات نخواهند داشت.
ما کورش را می ستاییم اما از یاد می بریم که عصاره ناب اندیشه کورش چیزی جز ایران بزرگ متحد با تنوع قومی و زبانی و جغرافیایی نبوده است.
هموطنان کردو بلوچ و آذری و سیستانی و.............. همانقدر ایرانین که فارس ها پس بییایید اجازه ندهیم دست شوم تعصب و جهل ایرانمان را پاره پاره کند. بابک چه آذری و چه فارس ایرانی بود و متعلق به همه ایرانیان.
چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
اگه فارسا قهرمان داشتن که فردوسی شعر مجازی قهرمانانه نمی گفت! الکی دل خودتونو صابون نزنید بابک چه پهلوی حرف میزد چه قاجاری! هم نژاد ما ترکا بود.
با سلام...خدمت همه دوستان ....بابک یه ترک بود و خواهشن با تفرقه سعی نکنید به حاشیه بکشید ترک بودن بابک را ....یاشاسین بابک ...یاشاسین آذربابجان...ترک ملتی
ارسال یک نظر